۱۳۸۹ آبان ۳۰, یکشنبه

جالبه! نه؟؟

جالبه، اینکه درد خیلی از آدما به اینه که برای به دست آوردن چیزی تلاش میکنن که به صورت بای دیفالت توی زندگی خیلیهای دیگه هست.
جالبه اینکه، خیلی از آدما میدونن اشکال کارشون از کجاس و می بینن چه جوری به خاطر این اشکال زندگیشون داره به 25 کشیده میشه، ولی اصن نمیخوان از این تفکرات مسخره احمقانه شون دست بردارن هیچ وقت؛ و جالبیش اینه که میگن بذار با این وضعمون زندگی بقیه رو هم به 25 بکشیم.
جالبه که استاد آز فیزیک 1 واحدیت اونقدر عقده ای باشه که آخر هر جلسه بیاد در مورد کل آزمایش ازت بپرسه و اگه بلد نباشی با یه قیافه خیلی حق به جانب نگاهت کنه و بگه: "چرا پیش مطالعه نکردی؟!؟!؟!؟!؟"
جالبه که چه بخوای چه نخوای باید تو زندگیت سیاست داشته باشی، تو تمام مراحل، توهمه کارات؛ تا کلاهت پس معرکه نباشه!
جالبه تو زندگی حسایی داشته باشی که فقط یه عده کمتر از انگشتان دست نفر بفهمنت و بقیه به حسات بخندن، چون اونقدر احمقن که فک میکنن خودشون طبیعین، در صورتی که خبر ندارن طبیعی بودن به همین نفهمیدن اوناس!
جالبه که هنوز هستن آدمایی که وقتی خودشون کلی وقت بهت زنگ نمیزنن و بعدها که کارشون گیر میکنه و زنگ میزنن میگن: "یادی از ما نمیکنی!" آقا مگه یاد کردن دوطرفه نیست آخه؟؟
جالبه زنده بودن یه آدم با تمام خاطراتش، چه خوب و چه بد، حتی اگه همه این کارشو حماقت بدونن!
جالبه اینقدر یکی رو ترسونده باشن که هر روز وقتی میخواد کوتا ترین مسافت رو هم طی کنه از دلهره بمیره، وقتی میخواد بره دانشگاه، چندبار ساعتشو نگاه کنه که نکنه یه موقع تاریخ و زمان یه جوری باشه که بهش گیر بدن و یه ترم دیگه علافش کنن!
جالبه چرخش روزگار به نحوی که بلا بیاد سر آدمای حرومزاده ای که از هیچی نمیترسیدن و فک میکردن چون یه کاره ای هستن حتی خدا هم جرات نداره بیاد سمتشون، بهت گفتم خدا با ماست! بهت هم گفتم نوبت ما هم میرسه!! حالا بشین و تماشا کن!!!
جالبه یه روزایی اینقدر دلت پره که نمیدونی از کدومش بگی؟؟!!؟!
و جالبتر از همه اینکه، خیلییییی جالبه که تمام اینا یه زمانایی با دیدن یه نفر میتونه حتی برای به مدت کوتاه هم که شده از ذهنت فراموش بشه؛ تا بعدها بهش برگردی، بعدهایی که تنهایی، تنهاتری وشاید هم تنهاترین...
Vangelis - La petite fille de la mer