به قول همت بلندا:"سلام اول!"
به قول خودمونی ها: "سلام دوستان!"
به قول خسته ها: "سلام ای غروب غریبانه دل!"
...
نمی دونم، من که میخوام یه سلام جدید کنم ولی اینقدر ایونر اونور وبلاگ خوندم که همه اش اونا تو ذهنمن. نمی دونم چه جوری بگم که کلیشه ای نباشه!!
شاید بهتره با "یا هو" ی مخصوص خودم شروع کنم.
یا هو
هی میرفتم اینور اونور وبلاگ میخوندم، وبلاگ هومن زندی، وبلاگ علی مطبوعات، وبلاگ لادن و... حسودیم شد که چرا من نمی نویسم یه چیزی رو برای خودم. یه کم حس انگلی بهم دست داد. گفتم خودم هم وبلاگ می زنم. نمی نویسم که کامنتهام بره بالا تعدادش یا بیام ذوق کنم اونی که دوستش داره برام کامنت گذاشته و از این حرفا. این دفعه با سری های قبل فرق داره. می نویسم برای دل خودم. یه زمانایی خوندن نوشته ی خود آدم هم می تونه کمک آدم کنه. همیشه خوندن وبلاگ یه دوست نباید این کارو برای آدم انجام بده. بعدها می تونم به پستهای قبلیم نگاه کنم و از دید احمقانه یا شاید عاقلانه اون موقعی که اون پست رو نوشتم درس بگیرم. اگه اثر ادبی ای هم از من زاییده شد، می زنیم اینجا برای دل خوشی.
تجربه ای که بارها بهم اثبات شده، اینه که نوشتن، خیلی جاها آدمو خالی می کنه. فلذا تلاش میکنیم برای محقق شدن این هدفمون هم که شده نوشتن اینجا رو هرگز فراموش نکنیم.
به امید اینکه اینجا رو سبز نگه دارم.
یا حق
به قول شمالیا:دبیاوووو!!!
پاسخحذفامین آقا می ترکونیش
خدا با ماس
می خوای کلیشه نباشه با عمو هماهنگ کنش
Yeay, cool bro
پاسخحذفشب ها روز میشه، روزها شب میشه، روزها می گذرد، تنهاهمین است زندگی.
پاسخحذفآن روزی احساس خوبی داریکه درونت حس آرامش داشته باشه که اون آرامش به هیچ چیز این دنیا بستگی نداره، فقط به یه چیز بستگی دارد اون خودت و ذهنتِ.
ذهنتُ رها کن ...................
Wa Matbuate gol ba mast Noneweshthaaaa ! dooorOod !
پاسخحذفبی نام و نشان تر از پرنده که نیستی/ این هواب ملس هم/ که از فرط زلالی و صافی/ پروانه میانش بکس و باد می کند/ خوشبختانه ارث پدر هیچ دیوثی نیست...
پاسخحذفموفق باشی رفیق
کامنت بالایی:
پاسخحذفهوای ملس...